باز هوس بارون کردم و بارون گرفت .
بارون واسه من بوی تو را داره...
مست بوی بارونم ...
نمیدونم ایا این بارون باز منو به یاد و خاطر تو میاره !؟
امروز کلی زیر بارون خیس شدم ... ماشین داشته باشی و خیس بشی شاهکاره
... کلی ورود ممنوع و چراغ قرمز هم رد کنی دیگه اخرشی
٬ بدجوری جو منو اخذ کرده بود ... بعد تازه اینهمه راه بری تاتر شهر ببینی که بلیط فروشی تموم شده دیگه اخره ضد حاله
... اینجاست که میبینی ورود ممنوع ها و چراغ قرمز رفتنهات بی دلیل بوده
... اخرش هم نمیگم کجا رفتم چون میدونم کلی مسخره ام میکنین ... ولی میخوایین بدونین بپرسین سینما تهران سانس ۹شب چه فیلمی داره
... اخرشب هم بیایی خونه ببینی همه شام خوردند و خوابیدند و هیچی واسه تو نمونده ٬ ضد حالها تکمیل میشه
!! خدایی با همه این حالگیری ها و بخصوص گرسنگی حس و حالی و اسه اپ دیت کردن می مونه ؟
از همه بدتر و ضد حالتر نداشتن چتر بود و خیس شدن!! دی:
نمیگی سینما تهران چه فیلمی دیدی ساعت ۹ شب؟؟ یه کم مسخره ات کنیم اخه ضد حال کم خوردی!!!!!!!
یه فیلم توپ اگه صداش دالبی بود ولی از نوع هفت سنگش ...
آخه تو رو چه به ورود ممنوع رفتن!
مگه من چمه ؟؟؟
سلام . مبارکه ......
از شما مبارکتره ؛)...
سلام خان عمو ممنون بابت وبلاگ ... من تشکر می کنم
می بینم که جمعه بوده و به حساب ابوی بزرگوار هر خلافی بوده کردی .. آفرین پسر گل .. حالا همه این ضد حالا به کنار همون گرسنه موندنت خیلی ناجور بوده .. نه که تو هم ضعیف و نحیف .. نازی طفلی .. D: